محل تبلیغات شما



و أمُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لانَسْئلُکَ رِزقاً نَحْنُ نَرْزُقُک وَ الْعاقِبَة لِلتَّقْوي»

 

درود و سلام به روح تابناک حضرت امام و همه ي شهيدان راه حق و فضيلت که طليعه دار تحقق حکومت الهي و دين در ايران اسلامي و زمينه ساز طرح و گسترش انديشه ي ناب اسلام در جهان معاصر شدند و با آرزوي سلامت، عزت و اقتدار براي مقام معظم رهبري.

 

هدف از آفرينش انسان رسيدن به تکامل و وصول به مقام قرب الهي است. في مقعد صدق عند مليک مقتدر» و چون طريق قرب با اختيار و آگاهي حاصل شود، خداوند منان هم راه هاي کمال را نشان داده: اِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل»، و هم قدرت انتخاب را در اختيار انسان قرار داده که چگونه انتخاب کند: اِمَّا شاکِراً وَ امَّا کَفُورا» قادر کريم زمينه هاي پيوند و ارتباط عبد و معبود را با زيباترين الفاظ بيان مي فرمايد وَ نَحْنُ أقْرَبُ الَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» خداوند از

 

رگ گردن به او نزديکتر است رَضِيَ اللَّهُ عَنهُ وَ رَضُوا عَنُه» از رضايت و خشنودي متقابل سخن مي گويد: اُذکُرُوني اَذکُرکُم» ياد مي کند ما را، اگر يادش کنيم. اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» مايه آرامش دل انسان ذاکر است. در عين حال که رابطه ي انسان با خدا رابطه ي نيازمند با غني است، رابطه ي عبد است با معبود، اما دعوت به ارتباط و نزديکي از سوي او صورت مي گيرد. هم او است که ما را به اين ارتباط صميمانه ترغيب و تشويق مي نمايد. جملاتي چون اُدْعُوني اَسْتَجِبْ لَکُمْ» فَاذکُرُوني اَذکُرکُم» و ذکر ربک» و جملات زيباي ديگر همه نشانه ي توجه به هدايت و دستگيري انسان از سوي او است و دعوت به حفظ اين ارتباط معنوي بين انسان و خدا، و نماز زيباترين ارتباط بين عاشق و معشوق است.

 

نماز به عنوان مهم ترين فريضه ي الهي داراي آثار تربيتي، اخلاقي و اجتماعي در نهادها و نظام هايي مثل خانواده و جامعه مي باشد. نماز به عنوان يک فريضه مذهبي در کنار ساير فرائض ديني مي تواند نقش اساسي در سالم سازي فردي و اجتماعي ايفا کند.

 

آثار و عملکردهاي فريضه ي نماز را مي توان در ديدگاه هايي که رويکردهاي روان شناختي، جامعه شناختي، حقوقي و سياسي داشته باشد،بررسي نمود از لحاظ روان شناختي مي توان گفت سرشت پاکي که جوهر وجود انسان به آن آراسته است، در صدد رسيدن به کمالات روحي و معنوي است و نقطه اوج رسيدن به اين کمالات موقعي است که انسان روح و روان خود را با چيزي که وراي جهان مادي است، زينت بخشد. زيرا اميال مادي و اين جهاني هر چند انسان را خشنود مي سازد، ولي او را به کمال نمي رساند. اصولاً نياز به خدا جويي و عبادت به درگاه وي، ريشه در عمق وجود انسان دارد و امروزه روان شناسان و روانکاوان به اين باور رسيده اند که با داشتن تکيه گاه معنوي، انسان کمتر دچار بيماري ها و امراض روحي و رواني مي گردد. پس نماز عاملي مؤثر در آرامش رواني انسان ها است: اَلا بِذِکرِاللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبِ». از لحاظ جامعه شناختي نماز با اينکه در نهايت، يک پيوند دروني ميان انسان و خدا مي باشد، ولي داراي برخي کارکردها است که موجبات انسجام اجتماعي و وفاق ملي را پديد مي آورد و تجّلي روح مشارکت فکري، فرهنگي را به ويژه در جمعه و جماعات به نمايش مي گذارد. نماز داراي آثار تربيتي در جامعه و نهادهاي مربوط به آن است و روابط افراد جامعه را جهت دار مي سازد. در انديشه ي قرآني اولين و اصلي ترين مسؤليت راهيان طريق انبياء اقامه ي نماز است: اَلَّذينَ اِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِي اْلاَرْضِ اَقامُوا الصَّلَوةَ». در اجراي اين رسالت الهي و گسترش فرهنگ اقامه ي نماز سه عامل مهم خانواده، مدرسه، اجتماع نقش اساسي ايفا مي کنند.

 

نقش خانواده

 

گسترش فرهنگ اقامه ي نماز را در جامعه، همانند بسياري از پديده هاي اجتماعي ديگر بايد از کودکي و از محيط گرم و عاطفي خانواده به عنوان اولين کانون تعليم و تربيت در شکل گيري شخصيت انسان آغاز کرد زيرا کودکان و نوجوانان در بهترين شرايط براي يادگيري و تربيت قرار دارند و آنچه در اين ايام بر صفحه وجودشان نگاشته مي شود همچون نقشي بر سنگ، ماندني و پايدار است. کودکي که در محيط خانه ارتباط معنوي پدر و مادر را با خالق خويش شاهد است، گام هاي نخستين ارتباط با خدا و کسب هنجارهاي نمازگزاري را برداشته است. از اين رو است که خداوند کريم تأکيد بر صبر و پايداري پيامبر به نماز دارد، آنگاه که از او مي خواهد خانواده و اهل بيت خود را براي برپايي نماز دعوت نمايد وَ امُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيها». خانواده بايد با فضا سازي مناسب، امکان درک و يادگيري ارتباط با خدا را براي فرزندان فراهم نمايد و شيريني عبادت را با رفتارهاي معنوي خود در ذائقه فرزند بچشاند و در ايجاد فضاي معنوي و مذهبي که فرزندان را ترغيب و تشويق به امور عبادي و نماز مي نمايد، بايد بکوشد. تمسّک به قرآن مجيد خانواده را در آشنايي با ويژگي هاي روان شناختي دوران کودکي و بکارگيري توانايي هاي کودک و پرهيز از روش هاي غلط در تربيت مذهبي، موفق مي دارد. نماز و اجتماع کارکردي متقابل نسبت به هم دارند؛ افراد جامعه اي که با نماز تطهير شده اند، جامعه اي بهنجار خواهند داشت. روابط انسان ها بر اساس عدل و ايمان، مودت و تعاون، حق جويي و خدا محوري شکل مي گيرد و مدينه ي فاضله اي خواهد شد که انسان ها در طول تاريخ در جست و جوي آن بوده اند؛ آن گونه که در صدر اسلام با دستان پر رحمت پيامبر جامعه اي اسلامي شکل گرفت که دل هاي انسان هاي حق طلب را در اقصي نقاط عالم شيفته ي خود کرد. جامعه اي که در آن ارزش ها حاکم شدند و ظلم و تاريکي و جهل از آن زدوده شد. و امّا متقابلاً جامعه نيز کارکردي مؤثر در شکل گيري انسان هايي آرماني و خداجوي دارد. جامعه ي اسلامي ما نيز چون يک خانواده ي بزرگ مي تواند نقش متفاوتي در تربيت ديني و جامعه اي نمازگزار داشته باشد. در صورتي که هر يک از نهادهايي که موجود در جامعه اند اعم از خانه و مدرسه و جامعه نقش مناسب را اختيار کنند و بر اساس نقش خود کارکردي هماهنگ ارائه نمايند، مجموعه جامعه به سوي تعالي و رشد معنوي پيش خواهد رفت و تعارض ها، رفتارهاي ناهماهنگ و اِعمال سليقه هاي گوناگون در سياست گذاري کلان فرهنگي کشور تبديل به وحدت رويه خواهد شد.

 

نقش مدرسه

 

از آنجا که کودکان و نوجوانان بيشترين و مناسبترين اوقات خويش را در مدرسه مي گذرانند، لذا مأنوس نمودن آنان با اين فريضه الهي و ترغيب آنان به نماز نيازمند فراهم آوردن شرايط و امکانات متناسب در مدرسه است. در فرهنگ اسلامي، مدرسه جايگاه تربيت و پايگاه تعليم است؛ در مدرسه هم بايد اخلاق و فضيلت و معنويت را گسترش بخشيد و هم علوم و فنون را تعليم داد. بر اساس اين انديشه، وقتي کودک با فطرت پاک خدادادي وارد مدرسه مي شود بايد امکان حرکت هماهنگ و همسو و وابسته به يکديگر را داشته باشد. از يک سو بايد روح و روان و جسم او متناسب با نيازهاي فردي و اجتماعي پرورش يابد، اصول اخلاقي را باز شناسد و به آنها متخّلق شود، ارزش هاي اسلامي را محترم شمارد و از آنها پاسداري نمايد و براي عبوديت خداوند و زندگي بر مبناي تعاليم الهي در جامعه اسلامي تربيت شود، و از سوي ديگر بايد بتواند متناسب با نياز حال و آينده ي جامعه، معلومات و فنون مورد نياز را فرا گيرد، با اطلاعات و علوم روز آشنا شود و مهارت هاي ضروري براي حضور در صحنه ي توليد و سازندگي را کسب کند. تحقق اهداف مذکور و فراهم آوردن زمينه هاي رشد و شکوفايي استعدادهاي کودکان و نوجوانان وابسته به عوامل متعدد از جمله وجود معلم و مربي علاقه مند و دلسوز، برنامه هاي مناسب و آموزنده، آموزش هاي سازنده و جذاب، مديريت آگاه و دقيق و فضاي دلپذير و شاداب مي باشد. اگر اين عوامل به نحو مطلوب در مدرسه فراهم آيد، مي توان رشد و بالندگي دانش آموزان را نظاره نمود. در غير اين صورت فرآيند تعليم و تربيت آسيب ديده و بازده امکانات و منابع به حداقل خواهد رسيد. فرزندان انقلاب بهترين دوران زندگي خود را در مدرسه مي گذرانند و تربيت مذهبي آنها نياز به شناخت عميق و فراهم آوردن امکانات انساني و فيزيکي مناسب دارد؛ لذا با توجه به سپري کردن دوران کودکي و نوجواني در مدرسه و تحولات روحي و رواني اين دوران، اتخاذ راه کارهاي کليشه اي و تکراري نمي تواند پاسخ به نيازهاي هر دوره باشد. توجه به ويژگي ها و نيازهاي دانش آموزان در حيطه هاي مختلف در دوران دبستان و راهنمايي و متوسطه، تدوين اهداف تربيت ديني و نوسازي معنوي مناسب، هر دوره را از اهميت ويژه اي برخوردار خواهد کرد. امام صادق عليه السلام در توصيه به يارانشان که رسالت تعليم و تربيت را بر عهده داشتند فرمودند: عَلَيکُم بِالاَحداثِ» بر شما باد به نسل جوان، آنهايند که هر چه بر آنها عرضه شود فرا مي گيرند. از ديدگاه ائمه اطهار نقش جوانان و عنايت به آنها بسيار با اهميت است و ائمه با توصيه هاي فراوان نسبت به اين قشر تأکيد کرده اند. بحث تربيت ديني و جامعه را بر مبناي اعتقادات ارزشي سوق دادن، يک بحث جدي در فرهنگ انقلاب ما است. تربيت ديني براي همه انسان ها و همه گروه ها از زن و مرد و پير و جوان و کوچک و بزرگ مطرح مي باشد و دينداري و زندگي بر محور ايمان يک ضرورت است. ما بايد باورهاي ديني را در قشر جوان، خصوصاً دانش آموزان رشد دهيم تا فرهنگ ديني و اعتقادي در اين قشر تقويت شود. زيرا مزرعه وجود آنها، کشتزار انديشه ي آنها، در اين دوران آماده ي پذيرش فرهنگ فطري است و به همين دليل مسئوليت آموزش و پرورش بيش از ديگران مي شود. آموزش و پرورش نيز بايد باب معرفت را به روي دانش آموزان گشوده، ميدان مباحثه و تفحص را در جوانان تقويت کند تا خلاّق و خودجوش راه هاي معرفت را تعقيب کنند.

 

مدرسه به عنوان مرکز فراگيري مراسم ديني و مذهبي مي تواند به عنوان بزرگترين چاره ي انحرافات درون مدرسه اي براي کنترل و درمان نابساماني هاي دانش آموزان باشد. تحقيقات و بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد مدارسي که اقامه نماز را جدي گرفته اند، اضطراب ها و ناهنجاري ها، ضد ارزش ها و مشکلات اخلاقي کمتري را شاهد بوده اند. به کارگيري شيوه هاي متنوع در ارائه مفاهيم ديني و کمک طلبيدن از هنر سينما و فن آوري جاذبه و شادابي نسل جوان را در تربيت افزون خواهد کرد. مربيان و اولياي مدارس الگوي رفتار و سرچشمه ي آگاهي و عاطفي دانش آموزان هستند و هر چه اين چشمه زلالتر و جوشانتر باشد، نشاط و طراوت و سرسبزي حاصل از آن بيشتر خواهد شد. توجه به منزلت معلم راه را براي جذب انسان هاي عالم و عامل به آموزش و پرورش مي گشايد و چنين معلميني مي توانند چراغي فرا راه انسان هاي گم گشته باشند و نور ايمان و معرفت را در دل ها روشن نمايند. فضا سازي مناسب و شرايط فيزيکي مدارس در شکل گيري شخصيت دانش آموزان نقش اساسي دارد، فضاي آموزشي مناسب بايد از زواياي گوناگون پاسخ گوي نيازهاي آموزشي و تربيتي دانش آموزان باشد. مدرسه همان گونه که نياز به کلاس و آزمايشگاه دارد، به نمازخانه و کتابخانه هم نياز دارد. حاکم شدن فرهنگ اسلامي در معماري مدارس، زمينه را براي توسعه ي معنوي دانش آموزان فراهم مي نمايد. تقدم اولويت هاي فرهنگي و مذهبي در طراحي فضاهاي آموزشي چهره ي مدارس را دگرگون نموده، بستري مناسب براي نوسازي معنوي فرزندان ايران اسلامي فراهم خواهد آورد.

 

باور داشتن استعدادهاي موجود در کودکان و نوجوانان، در کشوري که يک سوم جمعيت آن را دانش آموزان تشکيل مي دهند، ذخيره اي عظيم در انجام هر برنامه تربيتي و آموزشي در اختيار مسئولين کشور، به ويژه آموزش و پرورش قرار مي دهد. فراهم آوردن شرايط مناسب براي مشارکت اين خيل عظيم، علاوه بر دست يابي به اهداف تربيت ديني، حرکتي درون زا را شکل مي دهد و موجب رشد خودباوري در نسل آينده خواهد شد. اگر چه در ترويج و احياي فرهنگ نماز عوامل متعددي نقش آفرين هستند و در عين حال عوامل بي شماري نيز در خنثي سازي و ترويج روحيه ي بي تفاوتي نسبت به اين فريضه ي الهي وجود دارد. لذا به امکانات و تسهيلات زيادي براي مقابله نياز است. اما آموزش و پرورش نيز بايد به نحو مطلوب از اين فضاي ملکوتي براي احيا و ترويج فرهنگ نماز بهره برداري نمايد؛ هم در فرهنگ سازي مربوط به اين فريضه ي الهي برنامه ريزي و اهتمام کند و هم در فضاسازي، اين مهم را مد نظر قرار دهد، به نحوي که با رفع موانع و ايجاد مقتضيات مناسب، زمينه هاي شکوفايي و تجلي اين زيباترين مراتب بندگي در عرصه ي تعليم و تربيت بيش از پيش به نمايش گذاشته شود. به اميد آن روز.ان شاءالله


❤ألا أنَّ الصَّلاهَ مَأدَبَهُ الله فِی الارضِ قَد هَنَأهَا لِاَهلِ رَحمَتِه فِی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّات ❤
آگاه باشید نماز سفره گسترده خدا در زمین است که خداوند آن را روزی  پنج  بار برای اهل رحمتش (افراد شایسته رحمت) گوارا نموده است.

مستدرک الوسایل ، ج ۱، ص ۱۷۰

 


نماز پیوند انسان را با ذات فناءناپذیر برقرار مینماید و به او جاودانگی را نوید میدهد. نماز دستی است از سوی انسان بهسوی آنکه متناسب با نیاز و خواست اوست. لذا انسان، به هنگام نماز طمأنینه و آرامش خود را باز مییابد و به زندگی و حیات خود امیدوار میگردد مشروط بر آنکه در این سیر روحی، رابط و واسط اصلی (یعنی روح) غائب نباشد.

 

اقامه نماز با شرطی که ذکر شد، مقام و منزلت خالق و میعاد و معاهده مخلوق را با او یادآور میشود. لذا هرگاه که نفس و شیطان او را به مخالفت با خدا دعوت کنند در پاسخ گوید: معاذَاللهِ اِنَّهُ رَبّی اَحسَنَ مَثوایَ اِنَّهُ لا یُفلِحُ الضّالِمون» (سوره یوسف، آیه 23) (روانطلب، 1375: 27)

 

اسلام وم تأمین هیچ یک از نیازهای انسان را از نظر دور نداشته است. برای اطفاء غریزه و نیاز جنسی، ازدواج سالم را در شکلهای دائم و موقت پیشنهاد نموده و آن را عامل طمأنینه و آرامش دانسته است و حل مشکل جنسی را از نشانههای حکمت الهی میداند» (روانطلب، 1375: 28).

 

بنابراین مکتب ما در مورد نقش عوامل گوناگون در کاهش و کنترل ناآرامیها و اضطرابات هیچگونه انکاری ندارد و به کسی که در اوج فشار جنسی است نمیگوید نماز بخوان! نیاز جنسی تو برطرف میشود یا به گرسنه نمیگوید نماز بخوان! سیر میشوی یا از مریض نمیخواهد بیماری خود را با نماز مداوا کند. هرکدام، راه خاص خود را میطلبد. آن چه یوسف صدیق را در مواجه با صحنۀ شهوتانگیز، همانند کوه استوار و مطمئن میدارد یاد خداست. هیچ نمونهای تا کنون ارائه نشده است که بیبند و باریهای جنسی و یا وفور ثروت توانسته باشد طمأنینهای در ملتی ایجاد کند، بلکه در درون کاخهای آهنین اضطراباتی مشاهده میشود که در کوخها، دیده نمیشود» (روانطلب، 1375: 31-30).

 

قرآن کریم میفرماید:”وَاَقِم الصّلاۀ طَرَفیَ النّهارَ وَ زُلفاً مِنَ اللَّیل اِنَ الحَسناتَ یُذهِبنَ السَیّئاتَ ذلک ذِکری لِذّاکرین» (سوره هود، آیه 114) یعنی:”دو طرف روز خود را با نماز تزئین نما و شبانگاه نیز به اقامه آن برخیز چرا که [این] کارِ نیکو، گناهان را از بین میبرد.»

 

در سخنی پیامبر اکرم(ص) نمازهای پنجگانه یومیه را به نهری تشبیه میفرمایند که بر در خانۀ فردی باشد و روزانه پنجبار در آن خود را شستشو دهد، چگونه هیچ اثری از چرک و کثیفی در بدن او باقی نمیماند. همینگونه روح انسان بهوسیله نماز از ناپاکی گناه روزانه پنج نوبت شستشو داده میشود» (روانطلب، 1375: 36).

 

قرآن کریم در کنار اقامه نماز میفرماید:”انا لا نضیع اجرالمصلحین» ما پاداش اصلاحطلبان را ضایع نمیکنیم. معلوم میشود نماز اگر درست برگزار شود و احکام و شرایط ظاهری و باطنی آن مراعات شود جامعه به طرف صلاح میرود» (قرائتی، 1374: 82-81).

 

خدای تعالی، در سورة عنکبوت پیغمبر اکرم (ص) را برای آن‌که بتواند امّت خویش را به صلاح آرد و از گناهان مصیبت‌باری که پیشینیان مرتکب شده‌اند، دور نگه دارد و اجتماعی متفاوت با جوامع پیشین تربیت کند، طیّ دو فرمان، خطّ مشی کلّی و جامعی را فراروی وی قرار می‌دهد. فرمان اوّل، برخواندن وی بر مردم و آشنا کردن آنان با کتاب خداست و فرمان دوم، برپا داشتن نماز در میان مردم» (راشدی، 1378: 170).

 

در روایات بسیاری اظهار امیدورای شده که نمازخوان اگر مبتلا به فساد اخلاقی باشد کمکم تحت تأثیر معنویت نماز اصلاح میگردد و این دو (نماز و فساد اخلاقی) با هم در ادامه قابل جمع نیستند. در روایتی در این رابطه چنین میخوانیم:”جوانی از انصار که در صف جماعت با پیامبر نماز میخواند مبتلا به فساد اخلاق بود. یارانِ پیامبر با شنیدن این آیه که خداوند متعال میفرماید نماز انسان رااز فحشاء و منکر باز میدارد. خدمت حضرت، حال این جوان را گزارش کردند که. ؟ حضرت فرمودند: اِنَّ صلاتهُ تَنهاهُ یَوماً ما» یعنی: ”بالاخره در آینده نماز روی او تأثیر میگذارد و او را اصلاح میکند. و دیری نپائید که این جوان توبه کرد و اصلاح شد» (بحارالانوار، 82/198)» (روانطلب، 1375: 88-87) و حضرت امام خمینی(ره) چه نیکو فرموده است که: ”اکثر پروندههای جرم و جنابت در دادگاهها مربوط به تارک نماز است.»

 

شیطان، مردم را از اطاعت پروردگار به اطاعت خود می‌خواند امّا نماز آنان را به فطرت اصلی‌شان سوق می‌دهد. از این روی، نماز،‌ موجب افسرده گشتن شیطانهاست. دور کردن شیطان؛ یعنی نزدیک کردن انسان به ساحت قدس پروردگار و نهی از منکرات و امر به معروفات، و هر عبادتی که دارای این ویژگی باشد، اهمیّت ویژه‌ای دارد» (راشدی، 1378: 170).

 

نمازهای مرتب انسان را در برابر حوادث تلخ و شیرین بیمه میکند

 

در سوره معارج میخوانیم: انسان در برابر تلخیها و شرور بیصبر است و در برابر لذتها و خوبیها تنگنظر و بخیل، مگر نمازگزارانی که نسبت به انجام آن همیشه مراقبند: اذا مسّه الشّر جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً الاّ المصلین الذینهم (سورۀ معارج، آیه 20 تا 23)

 

ارتباط دائمی با قدرت بینهایت او به انسان قدرت میدهد و روحیه توکّل را بالا برده و انسان را موجودی شکستناپذیر قرار میدهد» (قرائتی، 1374: 70).

 

 


اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان هستند، برای نماز اهمیت ویژه‌ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت‌قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می‌کنند

 

شروع نماز در سنین کودکی سبب می‌شود که کودک این صفت حسنه را به‌صورت عادتی معمول و سازنده در جسم و روان خود، ملکه کند و جزو برنامه‌های همیشگی زندگی خود، قرار دهد و درنتیجه از همۀ فواید نماز، در بعد سلامت روانی در آینده برخوردار شود. به‌علاوه، با شروع نماز در دوران کودکی، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف کودک که هنوز سنگینی و تیرگی گناهان ظرفیت‌های فکری و مغزی او را آلوده نکرده است، جای می‌گیرد که امکان شک و تردید در این زمینه برای او در آینده بسیار کاهش می‌یابد.

 

جدای از فراگیری اعمال ظاهری نماز، کودک باید بداند که در ورای این اعمال چه اعتقاد و احساسی نهفته است و چه چیزی موجب می‌شود که مسلمانان هر روز 5 بار به سوی کعبه حرکاتی را انجام دهند که ممکن است در نظر او بی‌معنی جلوه کند. این مقصود را باید با آموزش‌های ساده و توضیح مفهوم تشکر و سپاس‌گزاری و کاربرد آن برای کودکان مشخص کرد (باهنر، 1388: 263).

 

 

برخی از افراد نماز کودکان را نوعی سرگرمی می‌دانند و آن را فاقد ثواب و اجر الهی می‌شمارند. حال آنکه چنین نیست و قطعاً عبادت در کودکی نیز حسناتی به همراه دارد. خوب است بدانیم که واجبات بزرگ‌سالان و اعمال مستحبی آنان برای کودکان مستحب است و گناهان آن‌ها برای کودکان مکروه است و مباحات برای هر دو مباح به حساب می‌آید (ایمانی، 1382: 10تا 17).

 

اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان هستند، برای نماز اهمیت ویژه‌ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت‌قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می‌کنند و به آن رو می‌آورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دلسوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر وضعیتی به ندای اذان و اقامۀ نماز بیش از هر چیز دیگر اهمیت می‌دهند و بزرگترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی نمازخواندن و سخن‌گفتن با خدا می‌دانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آن‌ها از نماز نیز چنین خواهد بود (بافکار، 1386: 56). برای نماز‌خوان‌کردن کودکان می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

 

1. انگیزش

این روش در مراحل ابتدایی نمازگزاری فرزندان بسیار کارساز است. تشویق، تأیید، پاداش و هدیه‌دادن، از ابزارهای این روش است که والدین می‌توانند در تربیت دینی و جذب فرزندانشان به نماز از آن بهره بگیرند. در مراحل اولیۀ نمازگزاری، وقتی کودک روی زمین دراز می‌کشد و صورت خود را به سجاده و مُهر می‌مالد، به جای آنکه پای او را گرفته، حالت او را به صورت سجدۀ بزرگ‌سالان درآوریم، بهتر است همان رفتار کودکانۀ او را تشویق و تأیید کنیم. تشویق، سبب می‌شود که این رفتار مطلوب بارها و بارها تکرار شود.

 

2. عبادت جمعی و تأثیر آن در نمازخوانی فرزندان

برای آنکه پدر و مادر از پس نقش الگویی و آموزشی خود به‌خوبی برآیند، بهتر است به همراه فرزندان و دیگر اعضای خانواده، فریضۀ نماز را به‌صورت دسته‌جمعی به جا آورند. بدین‌ترتیب، هم امکان سهل‌انگاری در نماز به کمترین اندازه می‌رسد و هم فریضۀ دینی به شکل گروهی و منظم انجام می‌گیرد. همچنین این کار سبب افزایش ارتباط عاطفی و روحیۀ هم‌دلی و هم‌بستگی میان اعضای خانواده می‌شود.

 

3. پرهیز از رفتارهای ناخوشایند

والدین برای واداشتن کودکان به نماز نباید رفتارهای ناخوشایند از خود نشان دهند تا کودک از انجام فرایض دینی زده نشود. مانند:

 

ـ اعمال قدرت و مجبورکردن کودک به نماز؛

 

ـ گرفتن وقت تفریح کودک مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به‌انگیزۀ نمازخواندن آن‌ها؛

 

ـ مقایسۀ فرزندان خود با سایر کودکان نمازخوان؛

 

ـ دعوت کودک به نماز در زمانی که به تازگی تنبیه شده است؛

 

ـ خسته‌کردن کودک یا نوجوان با برنامه‌های اضافی و تعقیبات نماز.

 

4. گفت‌وگو با فرزندان

اگرچه در تربیت الگویی، والدین باید بیشتر بکوشند به‌طورغیرمستقیم با رفتار خویش، فرزندان خود را به نماز و یادگیری آن علاقه‌مند کنند، گاهی آن‌ها به‌سادگی و آسانی حاضر به اصلاح رفتار خویش دربارۀ نماز نیستند. ازاین‌رو، والدین باید با دلیل و استدلال قوی بتوانند از راه گفت‌وگو و بحث‌کردن به شکلی محرمانه، رفتار او را اصلاح کنند (بافکار، 1386: 56).

 

5. تبشیر و انذار

یکی از روش‌های تربیتی پیامبران الهی برای هدایت مردم به سوی ارزش‌های الهی، بشارت‌دادن بوده است؛ یعنی به مردم بشارت می‌داده‌اند که بعد از انجام این تکالیف چه عطایایی نصیب شما می‌شود. با استفاده از این روش و بشارت‌دادن فرزندان به عواقب نیکوی اقامۀ نماز، می‌توان گامی مهم برای نمازخوان‌کردن کودکان برداشت.

 

 

انذار را به خبردادنی که همراه با ترساندن باشد، معنا کرده‌اند. مقتضای عدل الهی این است که پیش از وقوع مجازات، آگاهی کافی دربارۀ آن ایجاد شود؛ زیرا کسی حقیقتاً بایدمجازات شود که از روی آگاهی و عمد به کار خلاف دست زند. بر حسب طبیعت انسانی و اقتضای سن، والدین می‌توانند فرزند را از عاقبت ترک نماز و سبک‌شمردن آن انذار کنند و به سوی نماز سوق دهند. به نظر می‌رسد روش تبشیر و انذار برای کودکانی که معنای آن را درک می‌کنند، مناسب است و برای کودکان در سنین پایین کارایی ندارد (خلجی، 1384: 48).

 

6. هماهنگی خانه و مدرسه و جامعه در آموزش مسائل دینی

یكی از عوامل مؤثر در تكوین شخصیت علمی و معنوی و جسمی كودك، ایجاد هماهنگی و همكاری مثبت و سازنده بین خانه و مدرسه و جامعه است. برای رسیدن به اهداف تربیت دینی و ترویج فرهنگ نماز، همكاری همۀ ارگان‌ها و نهادها، به‌ویژه نهادهای فرهنگی و تربیتی ضرورت دارد. خانه و مدرسه و جامعه در انجام‌دادن وظایف تربیتی و پرورش مسائل دینی، مكمل یكدیگرند.

 

 

لازم است، تلاش دست‌اندركاران تعلیم و تربیت بر این باشد كه پیوندی واقعی (نه ظاهری و صوری) بین خانه و مدرسه و جامعه ایجاد كنند. با این‌گونه پیوند، هم خانه به فضایی اسلامی و آكنده از ارزش‌های معنوی تبدیل می‌شود و هم مدرسه، نقش سازنده و هدایتگری درزمینۀ ارزش‌های دینی می‌یابد. ازاین‌رو، با هماهنگی و یكسانی فضای حاكم و ارزش‌های معنوی و دینی در خانه و مدرسه، بسیاری از تعت و مشكلاتی كه ممكن است برای كودكان درنتیجۀ ناهماهنگی بین خانه و مدرسه و جامعه ایجاد شود، برطرف می‌شود (مطهری، 1379: 21).

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

منتظران ظهور